حَمورابی ششمین پادشاه بابل و نخستین پادشاه امپراتوری بابل که مقام پادشاهی را از پدرش «سین موبالیت» ارث برد. منشور یا قانون حمورابی یکی از قدیمی ترین قوانین ثبت شده در دنیا تلقی میشود.این منشور در کتیبهای حدود دو و نیم متر ، در ۲۸۲ بند و به خط میخی میباشد که درباره زندگی شهری، اقتصادی و اجتماعی، حقوق جزا، حقوق مدنی و تجارت است. ستونِ حاوی قانون حمورابی در اوایل سال ۱۹۰۱ توسط گروه اکتشافی «ژاک دو مورگان» در شوش، استان خوزستان توسط «گوستاو ژاکیه» از دل خاک بیرون آمد. «شوتروگ ناهونته» پادشاه ایلام در سده دوازدهم پیش از میلاد، پس از فتح بابل این ستون را از بابل به شهر خود آورد.
حَمورابی
من [حمورابی] حاکمی هستم که نگاهبان آنم... ساکنان سرزمین های سومر و اکد را در قلب خود حمل کردم... و به حکمت خود آنان را مقیّد ساختم، تا توانا بر ناتوان ستم نکند، و دادگری به یتیم و بیوهزن برسد. پس هرکس که دعوایی دارد باید در برابر تصویر من که شاه عدالتم بیاید و نقشی را که بر اثر یادگار من است بخواند و به کلمات سنگین من توجه کند!
... در روزهایی که پس از این در همه زمان های آینده خواهد آمد، باشد که شاهی که بر این سرزمین حکومت میکند، جانت کلمات عدالتی که من بر این اثر یادبود خویش نقش کردهام نگاه دارد...
حمورابی از امپراتورهای سلسلهٔ بابل بود که پس از کنارهگیری پدرش در سال ۱۷۹۲ پیش از میلاد، امپراتور بابل شد.بابل یکی از کشورهای باستانی میانرودان (بینالنهرین) بود که برای کنترل زمینهای حاصلخیز کشاورزی نبرد به راه میانداخت. اگرچه فرهنگ همزیستی چندانی در میانرودان وجود نداشت، اما مردم بابل به دلیل فرهنگ خوبشان در خاورمیانه شهرت زیادی داشتند. امپراتورهای پیش از حمورابی، به تحکیم قدرت خود در میان رودان میپرداختند و در زمان سلطنت خود، شهرهای بورسیپا، سیپر و کیش را فتح کردند؛ بنابراین حمورابی پس از به دست آوردن تاج و تخت، خود را امپراتوری کوچک در برابر امپراتوران قبلی بابل میدانست. کشورهای همسایهٔ بابل در اوایل سلطنت حمورابی از شرق ایلام، از شمال شمشی آباد،اشنونا نیز کنترل بالای رودخانه دجله و لارسا نیز کنترل دلتای رودخانه را بر عهده داشت.
چند دههٔ اول سلطنت حمورابی صلحآمیز گذشت. حمورابی با استفاده از قدرتهای خود یک سری اقدامات عمومی انجام داد؛ از جمله دیوارههای شهر را برای مقاصد دفاعی و گسترش معبد ها تشدید کرد. ۱۸۰۱ سال پیش از میلاد، پادشاهی قدرتمند ایلام که مسیرهای تجاری مهم در سراسر کوههای زاگرس را بسته بود، به میانرودان حمله کرد.سرانجام متحدان دشت میانرودان از ایلام شکست خوردند، پادشاهی اشنونا تخریب شد و تعدادی از دولت شهرها از بین رفتند.ایلام در جهت تحکیم موقعیت خود، سعی کرد که جنگی بین بابل و پادشاهی لارسا به راه بیندازد.ایلام که از متحد شدن این دو کشور میترسید، به حمورابی کمکهای نظامی کرد. پس از شکست خوردن لارسا در این نبرد، حمورابی به یکی از قدرتهای بزرگ تبدیل شد و کنترل تمامی پایین دشت میانرودان را در سال ۱۷۶۳ پیش از میلاد بر عهده گرفت.
حمورابی در طول نبرد در جنوب به دلیل عدم وجود سرباز و کمکهای نظامی ایلام، دچار ناآرامی شد. حمورابی به فکر تصرف شمال میانرودان افتاد و اشنونا را از چنگ ایلام درآورد. سپس ارتش بابل، کشورهای باقیماندهٔ شمالی میانرودان و از جمله ماری متحد خود را فتح کرد؛ هر چند این نبرد بدون درگیری پایان یافت. در چند سال حمورابی در متحد کردن تمام میانرودان تحت حکومت خود موفق شد. تنها قسمتهایی از میانرودان مانند حلب و کانته و غرب سوریه استقلال خود را حفظ کردند. با این حال حمورابی در ستون سنگی قوانین خود ادعا کردهاست که امپراتور تمام میانرودان است.
تعداد زیادی از ستونهای سنگی و ۵۵ نامه مربوط به امپراتوری بزرگ حمورابی کشف شدهاست.این نامهها نگاهی اجمالی به حکومت روزانهٔ حمورابی، سیل و تقویم ناقص، و همچنین مراقبت از گلههای دام بزرگ بابل دارند.پس از مرگ حمورابی در سال ۱۷۵۰، حکومت بابل به پسر حمورابی یعنی سامسو-ایلونا سپرده شد.
منشور (قانون) حَمورابی
میتوان گفت که قانون حمورابی بر اصل اعتقاد قدیم یا قانون قصاص به عنوان نوعی عدالت انتقامی مرتبط به مقوله «چشم دربرابر چشم» استوار است. مانند: (اگر مردی استخوان مرد دیگری را بشکند، او نیز باید استخوانش شکسته شود. یا اگر دندان کسی را بشکند، دندان هایش باید شکسته شود.)
با این حال بسیاری از قوانین حمورابی دارای مجازات های هولناکی هستند. مثلا اگر مادر و فرزندی با هم زنا کنندباید هر دو سوزانده شوند تا بمیرند.
حتی رفتار های کوچک نیز از مجازات های بزرگی برخوردار هستند، مثلا اگر فرزندی پدرش را بزند باید دستش بریده شود. ولی جالبتر این است که قوانین سختی درباره خیانت های میان و زن و شوهر وضع شده است.
صرف نظر از بسیاری از قوانین یاد شده، تعدادی از این قوانین نه تنها در کتب آسمانی نیز یاد شدهاند بلکه تا امروز اجرا میشوند.
همچنین در بسیاری از بند های قانون حمورابی سخن از برده و برده داری در برابر انسان های آزاده شده است. کنیزان در اختیار کامل خریداران بودند و از آنان برای خوشگذرانی و کار استفاده میکردند؛ رسم چنان بود که مالک کنیز به وسیله او فرزندان فراوان پیدا کند و اگر با کنیز زر خریدی اگر چنین معاملهای نمیشد، خود را خوار و بی مقدار تصور میکرد...
با اینحال و بدون اغراق میتوان گشفت که مجموعه قوانین حمورابی ـ با توجه به زمان تدوین آن ـ از شاهکارهای قانون گذاری میباشد.
منبع: چهار متن کهن ـ حیدر شجاعی
ادامــۀ جُــســتــار...