خسرو و شیرین عنوان اثری منظوم و عاشقانه از شاعر ایرانی، نظامی گنجوی است که همچنین منظومهٔ لیلی و مجنون را هم سرودهاست. این منظومه، داستان عشق خسرو پرویز پادشاه بزرگ شاهنشاهی ساسانی و شاهزاده ارمنی، شیرین، که بعدها ملکهٔ ارمنستان میشود را روایت میکند. داستان عاشقانهٔ خسرو و شیرین را به غیر از نظامی، فردوسی در شاهنامه و شاعران دیگر هم آوردهاند و نسخههای مختلفی از آن با عنوانهای «شیرین و فرهاد» هم موجود است.در شاهنامه، فردوسی بیشتر بر جنبههای حماسی، تاریخی و رزمآوری داستان تمرکز کرده، اما نظامی بیشتر بر روی جنبهٔ عاشقانه و عاطفی داستان تمرکز خود را معطوف داشتهاست.
ادامــۀ جُــســتــار...اســـــتـــــر، یـــک شــخــصــیــت ســاخــتــگــی!
جُــســتــارهــای گــونــاگــون
حماسه گیلگَمِش یک شعر حماسی و از کُهَن ترین متون تمدن هایِ باستانی است. این مُتون مربوط به تمدن هایِ بین النهرین میباشند؛
(تمدن هایی نظیر اَکَّد،سومر،بابِل و مصر باستان)
گیلکمش فرزند «لوگال باندا» پنجمین شاه از سلسله اوروک میباشد. وِی پهلوانی نامدار است که شخصیتی نیمه خدایی نیمه انسانی دارد. او دلاورانه برای سرنوشت خویش مبارزه میکند و در صدد کشف راز جاودانگی است. پادشاهی گیلگمش مربوط به ۴۷۰۰ سال پیش در شهر اوروکِ سومر میباشد؛ در عصر امروز این شهر واقع در ۳۰ کیلومتری شرق شهر «سَماوه» عراق است. حماسه گیلگمش به زبان هایِ اکدی سومری و بابلی بر روی ۱۲ لوحِ گِلی نوشته شده است.
ادامــۀ جُــســتــار...پادشاهی گَرشاسپ نُه سال بود. همچنین او آخرین پادشاه سلسله پیشدادیان است.
*گرشاسپ پسر زَو را با پهلوانی به نام گرشاسپ اشتباه نگیرید*
زو را پسری بود به نام گَرشاسپ که پس از او بر تخت شاهی ایران نشست و دست به نیکی بگشاد. اما در همان زمان به تُرکان (تورانیان) آگهی رسید که زو درگذشت و تخت ایران، همچنان که پیشتر بود، بی شاه گشت. پس افراسیابِ تورانی برخروشید و کشتی بر آب افکند و به دَشت رِی آمد.
ادامــۀ جُــســتــار...پس از آن که افراسیابِ تورانی، نوذَر را کشت؛ زو به شاهی رسید. زو پنج سال پادشاهی کرد و به یاری توس و گستهم با افراسیاب جنگید. پس از خشکسالی در ایران و توران، افراسیاب و زَو صلح را پذیرفتند. زو در ۸۶ سالگی درگذشت. پس از مرگ او، به روایتی گرشاسب به پادشاهی رسید. اما بر اساس شاهنامه به تصحیح دکتر خالقی مطلق پس از زَوتهماسب سلسله کیانیان شروع شده و کِیقُباد پادشاه شد.
ادامــۀ جُــســتــار...پادشاهی نوذَر هفت سال بود. نوذر، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه است. به دلیل بیتدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. نوذر پس از اینکه بر تخت سلطنت نشست روش اعتدال را پیشه نمود ولی بزودی قدرت او را به تکبّر و شقاوت واداشت بسیار خودسر و بیرحم شد و فرّهٔ ایزدی از سیمایش پر کشید و چهرهاش تیره شد. پَشَنگ پادشاه توران پس از اطلاع از مرگ منوچهر، پسر خود اَفراسیاب را به کینخواهی تور به جنگ ایرانیان فرستاد. در جنگی که در پای حصار دهستان درگرفت نوذر گرفتار افراسیاب گشت و کشته شد. نوذر دو پسر به نامهای طوس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک لایق پادشاهی نبودند.
ادامــۀ جُــســتــار...پادشاهی منوچهر صد و بیست سال بود. منوچهر پس از بزرگ شدن به پیش نیای خود افریدون رفته و افریدون تاج پادشاهی ایرج و سرزمین او را به منوچهر میدهد. منوچهر صد و بیست سال پادشاهی میکند تا نوادهٔ تورج تورانی بر او تاخت و تا دوازده سال شکست خورده بود. منوچهر او را از سرزمین خود میراند و ۲۷ سال دیگر پادشاهی میکند. منوچهر دادگر و نیکوکار است. نخستین کسی است که رسم دهقانی پدید میآورد و برای هر دهکده دهقانی میگمارد.
به خوانخواهی نیای خود ایرج جنگاوری پیشه میکند و طوج و سلم را میکشد و بازمیگردد. پس از شصت سال افراسیاب که از نوادگان طوج است به جنگ منوچهر میآید و در طبرستان او را محاصره میکند. افراسیاب و منوچهر صلح میکنند و مرزبندی را بر سر جای فرود آمد تیر یکی از مردان منوچهر به نام آرش شیواتیر میگذارند. تیر وی با نیروی بسیار از تبرستان به رود بلخ میرسد.
ادامــۀ جُــســتــار...ایرَج کوچکترین پسر آفَریدون است که در تاریخ سنتی نام ایران از او برخاسته است. انبوهی از اسطورهها در اوستا، نوشتههای پهلوی و عربی و فارسی بر پایهٔ داستانهای ساسانیان بویژه شاهنامه فرودسی، ایرج را در ردهٔ قهرمانی برجسته میدانند که نیای دودمان پیشدادی پادشاهی در ایران است و الگویی برای رهروان دفاع از اهداف محق بشمار میآید.
فردوسی مفصلترین روایت از داستان ایرج را ارایه میدهد که شیوایی و تصاویر خوشمنظر بدیع آن جالب توجه است...
ادامــۀ جُــســتــار...